سلام، زمستان ۹۸ سه جلد کتاب خوندم: ۱_ جلد سوم یک کتاب تاریخی: از زمان سامانیان تا آخر دوره صفویه ۲_ کتابی در خصوص فلسفه ت به اسم عدالت نوشته یکی از اساتید هاروارد به نام "سندل" ۳_ کتاب سوم خاطرات سازمان سیا " استفیلد ترنر" به اسم دموکراسی و پنهانکاری

سلام، هفته پیش همه چیز جور بود برای استعفا و برگشت به کرمانشاه. اما از نظر مالی طمع کردم. بخش اعظم درآمدها، خانه دولتی، وام ۱۲۰ میلیونی ۴ درصد، امکان استفاده از تسهیلات تعاونی مسکن، بیمه و سنواتم رو از دست خواهم داد. در عوض پا در عرصه ای خواهم گذاشت که از بچگی تنها هدف و سغلی بوده که دوست داشتم برای دستیابی به آن تلاش کنم. اما نتونستم تصمیم بگیرم، دیگه خودم تنها نیستم و آینده زن و بچه هم مهمه. اما اگر این دفع بیخیال علاقه ام بشم دیگه باید برای همیشه

سلام، مرداد 95 یک مغازه اجاره کردیم، این اولین کسب و کارمان بود. سه شریک، هر کدام 2 دانگ. من و جواد و عرفان. جواد شرط گذاشت که فروشندگی با خودش و برادرش باشد. گفتم قبول. و حالا دست در پوست گردو، و حالا جواد تمام سهم را نخواهد و گرنه تصميم به جدایی گرفته اند و ای کاش خودم را وابسته نمیکردم، از خدا ميخواهم که کمکم کنه مثل همیشه

سلام، داشتم پیامها و نوشته های قبلی وبلاگ رو مرور میکردم، چند نوشته راجع به اتمام درس و نوشتن مقاله نوشته بودم. بلاخره اواخر بهمن 96 تمام شد. با درجه عالی، همراه چاپ سه مقاله ISI در مجلات معتبر آلمان، لهستان و ایران عزیز